ارزیابی میزان درونگرایی یا برون گرایی معماری با نوع عملکرد های آن
با کمی توجّه ملاحظه می شود، که خطاهای بلا تردیدی در نظریه ایشان وجود دارد. اولاً معماری های بین النحرین و مصر، نظیر پارتئون، برونگرا نیستند و معابد مصری (کارناک ها) از درونگراترین معماری های جهان هستند و اهرام نیز، نیایشگاه نیستند و گورهای استثنایی تلقی می شوند و در معماری های بین النحرین نیز اغلب درونگرایی غلبه دارد و در زیگورات ها، نمای برجسته ایجاد شده با طرّاحی سر درها و پله ها، محل عبور انسان برای رسیدن به کوشک انتهایی است ، که فضای درونگراست .
مگر معماری یونان به نیایشگاه ها، آن هم فقط پانتئون ختم می شود، در یونان بسیاری از خانه ها و کاخ ها و سایر عملکردها بر حسب موضوع به نسبت زیادی برخلاف پانتئون دورنگرا هستند. در مورد مرحله دوم یعنی معماری روم باستان و مثال پانتئون هم باید گفت اولاً معماری روم باستان، فقط به پانتئون ختم نمی شود و در مجموع معماری روم نسبت به سایر تمدن ها از برونگرایی بیشتر و قابل توجّه تری برخوردار است .
قبل از پانتئون و بیش از آن در تمدن های دیگری نظیر ایران، هند، چین و مصر ما شاهد معماری هایی بسیار درونگرا تر می باشیم نظیر معابد غاری هند و نیایشگاه های مصری و ایرانی .
* نکته اساسی این است که ، اصولاً برونگرا یا درونگرا یا ترکیب هر دو چه نقشی در رابطه با بهره ور اصلی یعنی انسان دارد، معماری در مجموع امری اعتباری است و در رابطه با نیازهای متنوع انسان ارزیابی می شود، نظیر لباس که باید دید برای چه کسی و چه فصلی و چه مراسمی و… تهیه می شود.
میزان درونگرایی یا برون گرایی معماری نیز با نوع عملکرد های آن و سایر عوامل محیطی تعیین و ارزیابی می شود نه مستقل و خود بنیاد.